بابایی ...

 

اینروزها دلم هزار بار بهانه ات را می گیرد

دلم نگاهت را می خواهد و بودنت را

 

گاش

باز لبخند و صدای دلنشین ات هوای دلم را داشت

 

کجایی ببینی گاهی آنقدرها خسته می شوم

که جز  نوازش دستهای تو هیچ چیز آرامم نمیکند

 . . .

 

نیستی ببینی جام اشکهای تنهایی ام را

 

ساره