فردای دیگر
كوله بارت را بربند
از فردا روز ديگري است
روز آمادگي و آزمايش
نتيجه اش نشان مسير پيموده توست
اينكه ثابت كني
حرفهايي كه كسي باور نداشت
...
توانايي هاي كه ناشناخنه ماند
...
برخيز و كوله بارت را بربند
كه سحر نزديك است
شايد فرصت آغاز باشد
مبادا جا بماني
...
فرصت به حقيقت پيوستن پرواز بادبادكها در آسمون آرزوهاي تو
لبخند شيرين كودكي را كه پاكي اش را به تو ياد آور مي شود
دستهاي كه محتاج دستهاي توست
تا توانا گردد
اي حقيقت نزديك
بي تو اما من هيچم
رسيدن به مقصد را
،
رنگي كردن دفتر حكايت زندگي را
با دستان پاك كودكاني رنگانگ كن
متفاوت از ديگرانند
…
خدايا
اي اميد روشني فرداي من
در فصلي كه همه شروع مي كند زندگي را
درفصلي كه متولد مي شود مهر و عشق
در فصلي كه رويش دوباره را فرياد مي زند
در فصلي كه ....
مرا هم برويان و بگذار ميوه نارس آرزويم را فرشتگان آبياري كند ...
به بزرگي ات شك ندارم و مي دانم آرزو هميشه بر دل نمي ماند مي رسد روزي
و مي دانم مرا در حسرتش نخواهي گذاشت ...
بالله اعتصمت و بالله اثق و توکلت علی الله
ساره