ارسالی از یک دوست
زندگی کوچک نیست
اگر هنوز هست
بازی و لبخند و دست هایت
زندگی کوچک نیست
اگر هنوز هست
چشمهایت ، صدایت و بوی پیراهنت
زندگی کوچک نیست
اگر در پیچ های سرگیجه آورش
یا شیبهای نفس گیرش
یا تند بادهای سختش
هنوز مجالی هست برای
تماس پیشانی و شانه ات
زندگی کوچک نیست
اگر هنوز هست
آب و دوچرخه و "دوستت دارم "
"مصطفی مستور"
****
گفتند ستاره هارا نمی توان چید !
آنان که باور کردند دستی برای چیدن ستاره ها دراز نکردند...
ولی ما به سوی زیباترین و درخشنده ترین آنها دستی بلند کردیم ...
اگرچه دستمان تهی ماند
ولی چشمانمان پر از ستاره شد !
****
بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه ! بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد ؟
بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
بازی پر است از مسئله دوری و عشق
و سکوت تو جواب همه مسئله هاست
ممنون دوست خوبم اومدم وبت اما مثل اینکه هنوزم نظراتت باز نمیشه ...