اذان میگویم
با تو اي يوسف زهرا
از آن ميگويم
باتو از
با تو از تنهايي
با تو از بي تابي
باتو از روزنه نور
از آن هاله عشق
باتو از دلكده دور از آن بار گران
باتو اي گم شده عشق
جدا از من و....ني
باتو از دهكده نور از آن مي گويم
باتو از كوچه تاريك از آن كودكي ام
باتو از غصه تاريك از آن مي گويم
باتو اي روشني دل
تو اي نور اميد
باتو از دغدغه يار از آن مي گويم
با تو اي دوست كه چون قلب مني
باتو از ميكده حور از آن مي گويم
باتو اي ساقي بيدار
تو اي مرحم دل
با تو از كاسه بيمار دلم مي گويم
باتو اي محرم اسرار
اي نرگسي ...ام
باتو از غصه بيدار از آن مي گويم
باتو اي صاحب قدر و قدح و باده و مي
با تو از اين دل تنها از آن مي گويم
باتو ازهرشب تاريك
ا زآن بغض غريب
باتو از دوري اين راه از آن مي گويم
باتو اي صاحب دل صاحب حق شاه زمان
باتو اي مهدي زهرا (عج) فغان مي گويم
+ نوشته شده در چهارشنبه نوزدهم بهمن ۱۳۹۰ ساعت 13:46 توسط ساره
|