دلم
دلم
یک مــزرعــه مـیخـواهـد
یك تــــو
یک مــن
و گنـدم زاری طلایـی رنگ
کـه هــوایـش آکنـــده بـا عطــــر نفس هـای تــــو بـاشــد
+نمیدانم نهان با من، چه نیکی کرده ای با " دل " ....؟
که چون غافل شوم از او،
دوان سوی "تـــو" می آیــد
یک مــزرعــه مـیخـواهـد
یك تــــو
یک مــن
و گنـدم زاری طلایـی رنگ
کـه هــوایـش آکنـــده بـا عطــــر نفس هـای تــــو بـاشــد
+نمیدانم نهان با من، چه نیکی کرده ای با " دل " ....؟
که چون غافل شوم از او،
دوان سوی "تـــو" می آیــد
م. اعتمادی
+ نوشته شده در یکشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت 11:40 توسط ساره
|