سلام مهربان دوست

 

امروز یکسال گذشت سالی پر از بودن ها و نبودن ها در این محیط مجازی... نوشته های که یکسال اینجا جمع شدند تا بهانه بودنم باشند  پارسال 3مهر ماه بود که با چه شوقی نوشتن رو آغاز کردم و بودنم را فریاد ...

فانوس برام بهانه روشنایست نمادی برای نور افشانی و بودن  اما مشکی ... خود نمیدانم چرا مشکی؟؟ بعدها دیدم فانوس مشکی یکی از شعرهای مریم حیدر زاده است تکه هایش را در حاشیه درباره وبلاک نوشتم ...

 

گاه از دل می پرسم آیا بازم فانوس مشکی ؟؟ نمیدانم چه بگویم در جوابش ...

دلم می خواد از شما بپرسم و جویای نظر شما باشم ...  

امید که با نظرات و انتقادات خود  یاری ام کنید ....

 

از همه دوستانی که بودند و با بودنشان و حضورشان بهم فهماندند که در این دنیای بزرگ تنها نیستم ، سپاسگذارم و امیدوارم باز هم رد پای قشنگتون رو تو این فانوس  ببینم .

آرزومند سبز شدن نهال آرزوهای قشنگتونم ....